بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
درد من حصار بركه نيست ،درد من زيستن با ماهياني است كه حتي فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است...
دودی که از دهانم بیرون میاد، دود سیگار نیست! قلبم سوخته...! دود میکنه . . .
اگر دلت گرفت ، سکوت کن ! این روزها هیچکس معنای دلتنگی را نمیفهمد . . .
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنـَم .. میدانــم بالاخره یکــ روز به مــن نیاز پــیدا میکنی ...
دل اگر بستى، محكم نبند، مراقب باش گره كور نزنى، او ميرود، تو ميمانى و يك گره كور !
لــــــــحظه های ســــکوتم پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند مــــــمـلو از آنــــــچـــه مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم و نــــــــــــمی گـــــویم...
غمت هر روز بر دلم چنگ ميزند، ميخواهم فراموشت كنم اما مي داني اين دل مگر ميگذارد
گويي پشيماني از رفتن، ولي بدان ديگر نيست حال بازگشتن، بدان كه اين روزها به نبودنت عادت كردن
دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت زنده ها خیلی برايش کهنه بودن / خودش را در مرده ها جا زد و رفت . . .
ديگر قلبم به تنهايي عادت كرد،ديگر اشكم به چشمانم خيانت كرد،ديگر شادي در روزهايم گم شد،
حرفش را ساده گفت : من لایق تو نیستم ، نمیدانم خواست لیاقتم را یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه ...
يك عمرقفس بست مسيرنفسم را حالا كه دري هست مرابال وپري نيست، حالاكه مقدرشده آرام بگيرم سيلاب مرابرده وازمن اثري نيست، بگذاركه درها همگي بسته بمانند وقتي كه نگاهي نگران پشت دري نيست..
عشقه من,از من گذشتي خوش گذر ,بعد از اين حتي تو اسمم را نبر ,خاطراتم را تو بيرون كن ز سر,ديشب از كف رفت ,فردا را نگر...
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام.... بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند!
خدايا هواست هست صداي هق هق گريه ام ازهمون گلويى ميايد كه تو از رگش به من نزديكتري!
چقدر دلم هوايت را ميكند حالا كه دگر هوايم را نداري...
درد من حصار بركه نيست ،درد من زيستن با ماهياني است كه حتي فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است...
دودی که از دهانم بیرون میاد، دود سیگار نیست! قلبم سوخته...! دود میکنه . . .
اگر دلت گرفت ، سکوت کن ! این روزها هیچکس معنای دلتنگی را نمیفهمد . . .
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنـَم .. میدانــم بالاخره یکــ روز به مــن نیاز پــیدا میکنی ...
دل اگر بستى، محكم نبند، مراقب باش گره كور نزنى، او ميرود، تو ميمانى و يك گره كور !
لــــــــحظه های ســــکوتم پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند مــــــمـلو از آنــــــچـــه مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم و نــــــــــــمی گـــــویم...
غمت هر روز بر دلم چنگ ميزند، ميخواهم فراموشت كنم اما مي داني اين دل مگر ميگذارد
گويي پشيماني از رفتن، ولي بدان ديگر نيست حال بازگشتن، بدان كه اين روزها به نبودنت عادت كردن
دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت زنده ها خیلی برايش کهنه بودن / خودش را در مرده ها جا زد و رفت . . .
ديگر قلبم به تنهايي عادت كرد،ديگر اشكم به چشمانم خيانت كرد،ديگر شادي در روزهايم گم شد،
حرفش را ساده گفت : من لایق تو نیستم ، نمیدانم خواست لیاقتم را یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه ...
يك عمرقفس بست مسيرنفسم را حالا كه دري هست مرابال وپري نيست، حالاكه مقدرشده آرام بگيرم سيلاب مرابرده وازمن اثري نيست، بگذاركه درها همگي بسته بمانند وقتي كه نگاهي نگران پشت دري نيست..
عشقه من,از من گذشتي خوش گذر ,بعد از اين حتي تو اسمم را نبر ,خاطراتم را تو بيرون كن ز سر,ديشب از كف رفت ,فردا را نگر...
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام.... بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند!
خدايا هواست هست صداي هق هق گريه ام ازهمون گلويى ميايد كه تو از رگش به من نزديكتري!
چقدر دلم هوايت را ميكند حالا كه دگر هوايم را نداري...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}